کربلا یعنی وداع زینبین
باز دیشب دل هوای عشق کرد
آرزوی کربلای عشق کرد
با نوای نی ، دلم دمساز شد
سوی دشت خون ، سفر آغاز شد
با نوای نی چه حالی داشتم
لحظه های بی زوالی داشتم
نی ، نوای نینوایی ساز کرد
نی هم آن شب عقده ی دل باز کرد
چشم دل وا کردم آنجا نور بود
سرزمین عشق و حال و شور بود
نینوا بود و خدا بود و حسین(ع)
وسعت کرب و بلا بود و حسین(ع)
کربلا یعنی کمال بندگی
کربلا یعنی رها در زندگی
کربلا یعنی عطش در موج خون
کربلا یعنی طپش ، مستی ، جنون
کربلا یعنی شهود لاله ها
کربلا یعنی عروج ناله ها
کربلا یعنی نوای العطش
روی لبها رد پای العطش
کربلا یعنی سراپا سوختن
تشنه لب بین دو دریا سوختن
کربلا یعنی که سقای ادب
در کنار شط بیفتد تشنه لب
کربلا یعنی حضور فاطمه
پیش سقا در کنار علقمه
کربلا یعنی تبسم بر اجل
نزد قاسم مرگ احلی من عسل
کربلا یعنی علی اصغر شدن
تشنه بردوش پدر پرپر شدن
کربلا یعنی فغان و التهاب
خیره بر گهواره چشمان رباب
کربلا یعنی که رزم حیدری
اکبر آسا غرق خون جنگ آوری
کربلا یعنی وداع زینبین
پشت خیمه با گل زهرا حسین(ع)
کربلا یعنی حضور گرگها
بر خیام یوسف آل عبا
کربلا یعنی یتیمان حسین(ع)
گریه در شام غریبان حسین(ع)
با سلام و عرض ادب خدمت تمامی مخاطبان عزیز سرباز صفر
محمد مهدی باقری هستم. طلبه سطح مقدماتی مدرسه علمیه علوی حوزه علمیه قم و نویسنده مطلب فوق. امیدوارم از این مطلب خوشتون اومده باشه. لطفا ما رو برای بهتر شدن وبلاگ با نظرات خودتون راهنمایی کنید و اگر با موضع من در این مطلب موافق بودید مطلب رو لایک کنید.
التماس دعا