در
آذر 1300 در حالی که میرزا کوچک خان، بسیاری از یاران جنگلی خود را در
مسیر از دست داده بود، در کوههای تالش گرفتار سرمازدگی شد و به دست یکی از
عوامل سالار شجاع کشته و سرش بریده شد.
خالو قربان که روزگاری خود از همرزمان میرزا بود، سر بریده میرزا را برای رضاخان سردار سپه به تهران برد.
با
خروج قوای روسیه و انگلیس از گیلان و پیوستن وابسته نظامی شوروی به قوای
دولتی ایران و حرکت آن برای سرکوب دولت انقلابی و تسلیم خالو قربان به این
قوا، میرزا بار دیگر تنها باقی ماند. روسها نیز براساس توافق با دولت
ایران از کمک نظامی به جنگلیها خودداری کردند.
نبرد قوای دولتی با
نیروهای اندک جنگل شدت یافت و سرانجام در 12 آبان 1300 رشت به تصرف قوای
دولتی درآمد اما میرزا به همراه یاران خود به جنگل پناه برد و مقاومت خود
را ادامه داد.