چنـانچه بتوان به کسى که مسـائل فلسفى را جمع آورى کرده و در کتاب مستقلى به ترتیب وتنسیق آن هاپرداخـته یا به کسى که آن ها را شرح مى دهد یا بر آن ها تعلیقه مى زند یا براى شاگردانش تدریس مى کند، عنوان «فیلسوف» داد، به طریق اولى مى توان بر امام على(علیه السلام)که در شناخت هستى و اسرار آن در همه قرون و بر همه نسل ها پیشى گرفته است، عنوان «سرور فیلسوفان» و «نخستین استادفیلسوفان» اطلاق کرد.
همچنین اگر فیلسوف کسى باشد که عالَم را بشناسد و آن را براى عالَمیان معرفى کند، پس از پیامبر(صلى الله علیه وآله)کسى را عالم تر، ژرف اندیش تر، صائب الرأى تر، پرآوازه تر و بزرگوارتر از امیرالمؤمنین نمى شناسیم; همو که در مناسبت هاى گوناگون فرمود: «سَلُونى قَبْلَ اَن تَفْقِدُونى»; پیش از آن که مرا از دست بدهید، از من بپرسید.
در این جمله، حضرت(علیه السلام) پرسش از علم خاص یا باب خاصى را مطرح ننموده و این خود دلیل روشنى است بر این که ایشان «سرور فیلسوفان»، «پیشواى حکیمان» و بزرگ ترین دانشمندى است که به همه علوم و ظرایف و اسرار آن ها احاطه داشته و شارح و مفسر آن ها بوده و در همه علوم، از الهیات گرفته تا تفسیر و قرائت ها تا فقه و حدیث و اخلاق و قضا و رفع دعاوى تا فصاحت و بلاغت و دیگر علوم ادبى تا ریاضیات و طب و شیمى تا مجادله و مناظره براى اثبات حق و ساکت نمودن معاندان و منکران، به بالاترین مراتب رسیده بود. در ذیل، بعضى از دلایل و شواهد را متذکر مى شویم:
الهیّات
در این جا مقصود ما این است که وجه شباهت روش امام و روش فیلسوفان مسلمان را در اعتماد بر عقل و استدلال، از وجود لازم و اثر بر وجود ملزوم و مؤثر و از وجود یکى از ضدین بر نفى ضد دیگر و به نتیجه رسیدن از طریق قیاس هاى منطقى، بیان نماییم، على(علیه السلام) در بیش تر سخنان خود، با لفظى کـوتاه و روشـن، قضایا را با هم ترکیب نموده و همانند فیلسوفانواهل منطق، حدوسط رادرهمه آن هارعایت نموده است.