شکر در متون دینی
آیات و روایات زیادی در فضیلت شکر وارد شده است. از مشهورترین آیات درباره شکر «لئن شکرتم لازیدنّکم» (اگر خدا را شکر کنید خدا هم بر نعمت خود میافزاید) است. طرفداران قانون جذب میگویند که فکر خوشی، باعث خلق خوشی میشود و آیه قران هم همین نکته را یادآور شده است.
در پاسخ باید گفت: چنین تفسیری از شکر نه تنها با متون دینی سازگار نیست؛ بلکه باعث میشود که دست بشر از ساحت قدس پروردگار کوتاه شده و آدمی به بینیازی از خداوند دعوت شود.
دو معنای شکر در اسلام
شکر در متون اسلامی دو شکل دارد. اول شکر لفظی، دوم شکر عملی. مراد از شکر لفظی بر زبان آوردن الفاظی مانند شکرا لله و حمدا لله است. مراد از شکر عملی، به کار گرفتن نعمتهای الهی در جهتی است که خداوند معین نموده است. جالب توجه این که در روایات شیعی، حقیقتِ شکر همان شکر عملی بیان شده نه شکر لفظی.
شکر در اسلام با دو مشخصه قرین است که هیچ کدام در قانون جذب مورد قبول و تأکید نیست. اول این که بنا بر نگرش اسلامی، انسان از آن حیث که مخلوق خداست و همه هستی خود را از آفریننده خویش گرفته است مدیون محسوب میشود، یعنی خود را به خالق خویش بدهکار میداند؛ به همین جهت درصدد است دِین خود را با شکر جبران نماید. انسان مسلمان میداند اگر چه تشکر از خداوند نمیتواند باعث ادای دِین گردد؛ اما نشان از این دارد که فرد مسلمان دائما متوجه نقص و کمبود وجودی خویش است و در صدد بیان این فقر وجودی است.
در قانون جذب نه شکر لفظی و نه شکر عملی هیچکدام وجود ندارد. شکر لفظی اگر هست به معنای تکرار خاطرات خوش و یادآوریِ کامیابیهاست، نه تشکر از آفریننده هستی. شکر عملی هم در کار نیست؛ چرا که در قانون جذب مأموریتی الهی برای انسانها تصویر نمیشود تا بر اساس آن، مطالبه خدا از انسان معلوم گردد. شکر عملی در لسان دین به معنای به کارگیری قوای جسمی و روحی انسان برای پرورشِ انسان الهی است. چنین انسانی تمامی استعدادهایش در خدمت تعالی معنوی او قرار گرفته و فضایل اخلاقی در او جمع شده و از رذایل اخلاقی پاک گردیده است