بسم رب العشق، رب العالمین
عشق مولایم امیرالمؤمنین
عشق مولا بضعه طهاستی
حضرت صدیقه کبراستی
فاطمه تعبیر دوری از عذاب
بهترین(برترین) تفسیر از ام الکتاب
مادر یکتای هستی از عدم
مادر لوح و قلم، روح قسم
جسم ناسوتی او روح فلک
روح لاهوتی او جسم ملک
دست تقدیر خدا بر عالمین
مادر ارباب مظلومم حسین
حجت کبری ست بر کل حجج
بادعایش می رسد یوم الفرج
جنتی که زیر پای مادر است
خاک پای دختر پیغمبر است
آنکه حق جنت به او تقدیم کرد،
نار را جنت به ابراهیم کرد
انبیا درّند و دریا فاطمه
«لَم یَکُن» ایجاد «لَو لا فاطِمِه»
ارث مادر بر تمام اولیا
علم و حلم و صدق و تسلیم و رضا
در امامت گر علی تکثیر شد
بچه شیر از شیر مادر شیر شد
تا امید جود از دادار از اوست
رونق بازار استغفار از اوست
حق چودر محشر هویدا می شود
مؤمن از مجرم مجزا می شود
روح در عشاق او چون می دمند
صور «أینَ الفاطِمیّون» می دمند
خلق در محشر پیاده او سوار
هاتفی آواز می دارد : «کنار!
کور باد و دور باد هرکس که هست
هان که اجلال نزول فاطمه است»
«آمده عرش خدارا قائمه
آمده ناموس یزدان فاطمه»
(استدلال رو گوش کن):
گفت احمد مرتضی جان من است
حافظ زهرا و قرآن من است
ناجی کل بشر هستیم ما
امت خود را پدر هستیم ما
حال اگر باب مسلمانان علی است
مادر خود خوب فهمیدیم کیست
(پس مادر فاطمه است؛ نشونه داری ؟)
روز وصل دوست داران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
یاد پشت خاکریز جبهه ها
یاد یاران عزیز جبهه ها
یاد مجنون و شلمچه یاد هور
یاد کارون و فرات و کرخه نور
نام سرداران برادر بود و بس
فاطمه در جبهه مادر بود و بس
مادریّش را چو باور داشتیم
گرد خود صدها برادر داشتیم
داغ مادر جان مارا شمع کرد
گرد فرزند رشیدش جمع کرد
(برادریم دیگه؛ خبر می خوام بدم :)
ای برادر حال مادر خوب نیست
پای بستر حال حیدر خوب نیست
فاطمه در غشوه های احتضار
مرتضی در رعشه های اضطرار
گوش دل های همه در پشت در
بر وصیت های مادر با پدر
فاطمه آواز دارد زیر لب:
فاطمه یک نغمه دارد زیر لب
صحبت از کفن است و دفن نیمه شب
(گوشت رو روی در بذار)
صحبت از بی یار و بی یاور شدن
غسل دادن از ورای پیر(و)هن
صحبت سجاده و چادر نماز
نیمه شب زینب و راز و نیاز
(داره حرف می زنه با علی):
ای که غم ها را عسل کردی علی
پس چرا زانو بغل کردی علی
ای به جنت هم نشین فاطمه
ای امیرالمؤمنین فاطمه
ای که بر ارض و سماء هستی امیر
جان زهرایت سرت بالا بگیر
آنکه باید اینچنین باشد منم
شرمگین و دل غمین باشد منم
خواستم یاری کنم اما نشد
ریسمان از دست هایت وانشد
مرگ چون آید برآید کام من
گریه کن بر من و بر ایتام من
شد صدای فاطمه آرام تر
ای برادر ها همه آرام تر
(داره آروم حرف می زنه، شما آروم گریه کنید من بشنوم)
ناله ی جانسوز می آید به گوش
صحبت از یک روز می آید به گوش
صحبت از یک روز گرم و آتشین
داستان یک بدن روی زمین
داستان خیمه ی افروخته
دختران و گیسو(و)ان سوخته
(چی داره می گه فاطمه(س))
ماجرای مادر بی طفل چیست؟
ساقی تشنه کنار آب کیست؟
قصه ی سرباز در گهواره چیست؟
داستان گوش های پاره چیست؟
دیگه فاطمه داره روضه می خونه:
آه ... داستان سربریدن از قفا
غارت دار و ندار خیمه ها
بارش باران سنگ از روی بام
صحبت از بازار شوم شهر شام
زینب و بند اسارت ... وای وای
اهل بیت و این جسارت .. وای وای