علامه محمد تقی جعفری ره میگفتند:
برخی از جامعه شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند.
موضوع این بود:
ارزش واقعی انسان به چیست؟
برای سنجش ارزش بسیاری از موجودات، معیار خاصی داریم.
مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آنست.
معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آنست.
معیار ارزش پول پشتوانه آنست،
اما معیار ارزش انسانها در چیست؟
هر کدام ازجامعه شناسان، سخنانی گفته و معیارهای خاصی ارایه دادند.
هنگامی که نوبت به بنده رسید، گفتم:
اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد،
ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد.
کسیکه عشقش یک آپارتمان 2 طبقه است،
در واقع ارزشش بمقدار همان آپارتمان است.
کسیکه عشقش ماشینش است،
ارزشش بهمان میزان است.
اما کسیکه عشقش خدای متعال است،
ارزشش به اندازه خداست.
علامه فرمودند:
من این مطلب را گفتم و پایین آمدم.
وقتی جامعه شناسان سخنان من را شنیدند،
برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.
هنگامیکه تشویق آنها تمام شد،
من دوباره بلند شدم و گفتم:
عزیزان، این کلام حضرت امیر (ع) بود