سرباز صفر، وبلاگ شخصی محمدمهدی باقری

سرباز صفر ، وبلاگ رسمی و شخصی محمدمهدی باقری ، و فعال در زمینه جنگ نرم و فرهنگ می باشد و در صورت احساس نیاز بعضی نکات را هشدار میدهد و گوشزد میکند.
Social Navigation

افلاطون نظریه اخلاقى خویش را در ضمن نظریه اجتماعیش بیان مى‏کند. به عبارت دیگر: افلاطون از شاخه «سیاست مدن‏» به شاخه «اخلاق‏» مى‏رسد. او بحث‏خود را از عدالت اجتماعى آغاز و به عدالت اخلاقى و فردى منتهى مى‏شود.

افلاطون معتقد است فقط سه چیز ارزش دارد: عدالت، زیبائى، حقیقت (1) و مرجع این سه چیز به یک چیز را افلاطون به یک چیز مى‏داند و آن خیر است پس فقط یک چیز که باید در پى آن بود«خیر» است و آن چیزى که در پى آن بودن اخلاق است‏«خیر» است. لازم است مطلب را توضیح دهیم:

افلاطون عدالت اجتماعى را اینچنین تعریف کرده است:

«عدالت آن است که کسى آنچه حق او است به دست آورد و کارى را در پیش گیرد که استعداد و شایستگى آن را دارد.» (2)

درباره عدالت فردى مى‏گوید:

«عدالت در فرد نیز نظام و انتظام مؤثر و منتیج است، هماهنگى قواى یک فرد انسانى است به این معنى که هر یک از قوا در جاى خود قرار گیرد و هر یک در رفتار و کردار انسان تشریک مساعى کند» (3)

پس مى بینیم که عدالت را چه عدالت فردى و چه عدالت اجتماعى به توازن و تناسب تعریف کرده است توازن و تناسب یعنى زیبائى پس بازگشت عدالت به زیبائى است.

از طرف دیگر: زیبائى دو نوع است محسوس و معقول. زیبایى محسوس مانند زیبایى یک گل، یا زیبایى طاووس، یا زیبائى یوسف. اما زیبائى معقول که با عقل قابل ادراک است نه با حس، مانند زیبائى راستى، زیبائى ادب، زیبائى تقوا، زیبائى ایثار و خدمت. زیبائى معقول همان است که از آن به «نیکى‏» یا «حسن عمل‏» یا «خیر اخلاقى‏» تعبیر مى‏کنیم. زیبایى عدالت از نوع زیبائى معقول است نه محسوس پس بازگشت عدالت به «خیر» و«نیکویى‏» است.

برای حمایت از ما این مطلب را به اشتراک بگذارید. برای تبادل لینک با ما کلیک کنید

سرباز صفر
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سرباز صفر است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است