اکنون کاربران فعال موبایلی ایران بهطور شبانهروز با نرمافزارهای ارتباطی کار میکنند و در شبکههای اجتماعی حاصل از این نرمافزارهای ارتباطی مشغولند.
پس از آنکه ویچت فیلتر شد و وایبر به سرعت جای آن را گرفت، کاربران موبایلی ایرانی با استقبال گسترده از این نرمافزار اتباطی توانستند در مدت زمان کوتاهی تعداد کاربران حاضر در این شبکه را به عددهای میلیونی برسانند طوریکه مدیران شبکه وایبر با بهت و تعجب از این استقبال یاد کردند.
فوذ این نرمافزار و بهدنبال آن واتسآپ، تلگرام و لاین، امکان گستردهای را برای حضور کاربران ایرانی موبایلی در شبکههای اجتماعی به وجود آورد.
اندکی بعد، استفادهکنندگان از چنین نرمافزارهایی به فکر راهاندازی و تشکیل گروههای مختلف در همین شبکهها برآمدند طوریکه استقبال از تشکیل چنین گروههایی همانند استقبال از نصب و راهاندازی نرمافزارهای ارتباطی در گوشیهای موبایل کاربران بود. افراد مختلف بسته به تخصص و توانایی خود و حتی بدون در نظر گرفتن چنین مهمی، اقدام به تشکیل گروههای مختلف در شبکههای اجتماعی وایبر، واتسآپ، لاین و تلگرام کرده که سپس خود نیز بهعنوان مدیر گروه، گردانندگی آن را بر عهده گرفتند. عضوگیری در این گروهها در ابتدا از سوی کسی صورت میگرفت که چنین گروهی را راهاندازی کرده و اغلب از میان دوستان نزدیک بود اما در ادامه کاربران حاضر در گروه به روشهای مختلف که سادهترین آن جذب دوستان، همکاران و حتی با نیت بالا بردن تعداد اعضای گروه بود، اقدام به اضافه کردن کاربران مختلف به گروههای خود بدون در نظر گرفتن هرگونه پیشینه، تخصص و حتی گرفتن رضایت از آن کاربر برای حضور یا عدم حضورش در گروه کردند.
ناگفته نماند برخی از کاربران نیز برای اعلام اینکه در گروههای مختلف عضو بوده و تعداد گروههایشان زیاد است اقدام به حضور در گروهها مختلف میکردند. این موضوع در قدم اول شاید کار سادهای به نظر بیاید اما در ادامه باعث بروز مشکلات فراوانی برای کاربرانی شد که خواسته یا ناخواسته در گروههای مختلف عضو شده بودند. از آنجا که عضوگیری گروههای مختلف در شبکههای اجتماعی در ابتدا با هدف جمع کردن دوستان بود اما از آنجا که دوستان هر کاربر، با دوستان کاربر دیگر مشترک نبود، بنابراین جمعی از آدمهای مختلف در گروهها عضو شدند که – فارغ از ایجاد فضایی برای تضارب آراء – هیچگونه همخوانی با یکدیگر نداشتند. همچنین بهدلیل عطش بالای کاربران برای حضور در گروهها و استفاده بیحد و حصر ایشان از شبکههای اجتماعی، آنها را از انصراف و خروج از گروههایی که توجیهی برای آنها نداشت، منع میکرد.
در نتیجه این کاربران، فضایی را تحمل میکردند که یا در ادامه با آن همراه شده و به اجبار بسیاری از ویژگیهای شخصیتی خود را زیر پا میگذاشتند و یا مجبور به جدل با کاربران دیگر در آن گروه میشدند و همین موضوع زمینهساز بروز بسیاری از مشکلات برای کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی شده، میشود و خواهد شد. اگرچه پس از گذشت یک دوره زمانی ۷-۶ ماهه از ورود این شبکهها و تشکیل چنین گروههایی، اغلب کاربران کمکم به این باور رسیدند که ناچار هستند برخی از گروهها را ترک کنند اما هنوز هم عده زیادی با این توجیه که اینجا فضای مجازی است و در فضای مجازی اینگونه برخوردها و رفتارها طبیعی بوده و نباید سخت گرفت بلکه باید آزادتر بود، به ماندن در آن گروهها و البته همرنگ شدن با آن ادامه میدهند.
چرا؟