برای احیاء شبهای قدر به مسجد جمکران نروید!
سرباز صفر : فکر میکنم اولین چیزی که باید بگم و این شک و شبهه رو از ذهن شما پاک کنم، اینه که من عاشق مسجد مقدس جمکران هستم و و از جایگاه بالای این مسجد مقدس آگاهی کامل دارم و بسیار خوشحالم که در محلی تحصیل میکنم که این مسجد مقدس قرار داره و میتونم از ظرفیت های معنوی اون استفاده کنم. پس این چیزی که میخوام بنویسم هیچ منافاتی با عشق من به مسجد مقدس جمکران نداره و درضمن نظر شخصی منه و کاملا مشخصه که ممکنه مخالفان زیادی داشته باشد. امیدوارم این چند خطی که نوشتم من رو از ننگ عدم تعلق خاطر به مسجد مقدس جمکران پاک کند.
دیشب، شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان، برای احیاء نگه داشتن و طلب مغفرت برای بخشش از خداوند و عزاداری برای امیرالمومنین علیه السلام به مسجد مقدس جمکران رفتیم. فعل رو در صیغه جمع به کار بردم چون با خانواده رفته بودیم. ما قبل از افطار رفتیم. یعنی هنوز تا اذان مغرب شهر مقدس قم حدود یک ساعت مونده بود. این رو هم بگم که ما ساکن کرج هستیم و حدود دو ساعت تا قم تو راه بودیم. بعد که رسیدیم وسایل رو مثل زیرانداز و ظروف غذا و آب و ... بردیم داخل مسجد ( مسجد که میگم منظورم حیاط مسجده ). با اینکه ما یک ساعت قبل از اذان مغرب به قم رسیدیم جای مناسبی برای سکنا گزیدن پیدا نکردیم. ماشاءالله خیلی شلوغ بود. آدم عشق میکنه مردم رو با این شوق و شور میبینه. حالا ما یه جا پیدا کردیم و وسایلمون رو گذاشتیم. چن دقیقه دگ گذشت که دگ کلا جایی برای نشستن نبود. حتی برای راه رفتن هم باید از بین مردم جوری رد میشدی که بهشون نخوری. رفتیم نماز مغرب و عشاء رو داخل مسجد خوندیم و اومدیم اومدیم که افطاری بخوریم. موقع افطاری خوردن هم که دگ از نگاه مردم در امان نبودیم. ( به این علت اینطوری میگم که در روایات داریم اگ کسی چیزی بخوری و دیگری نگاه کنه، به بیماری بدون دوا مبتلا میشود. ) بعد از افطار ساعت نه و نیم مراسم احیاء با خوندن قرآن کریم شروع شد. مطمئنا درک میکنید با اون عظمت حیاط مسجد جمکران و اون جمعیتی که فک کنم بیشتر از ده هزار نفر بود اصلا گوش کردن و دقت کردن در آیات قرآن مقدور نبود. ( تازه سیستم صوت هم که اصلا یاری نمیکرد.)
قرآن که خونده شد دعای افتتاح رو خوندند که باز هم با توجه به سیستم ضعیف اصلا کیفیتی نداشت و انسان متوجه نمیشد داره چی میگه. حدود بیست دقیقه طول کشید. بعدش همین مداح محترم کل جوشن کبیر ( ینی صدتا فراز رو ) همش رو خودش خوند، با یه سرعت نه چندان خوب. ماشاالله به این نفس. تازه بعد از جوشن کبیر هم شروع کرد به مداحی کردن و روضه خوندن و سینه زدن. در طول این مدت تمرکز روی دعا و دقت روی مضامین دعا با توجه به شلوغیه مسجد مقدور نبود. تا حدود ساعت یک و نیم همش این بنده خدا میخوند بعدشم که عالم بزرگوار آقای میرباقری ( نماینده خودمون ) اومد صحبت کنه. چقد خوشحال بودیم. ولی حیف که با این سیستم صوت و اون شلوغیه جمعیت صدا تو جمعیت گم میشد. باورتون میشه؟؟ ساعت دو هنوز مردم داشتن میومدن. کافی بود یه وجب جا خالی بشه، سرش دعوا میشد. واقعا دیشب درک کردم این جمله رو که میگن کمیت که بره بالا کیفیت میاد پایین. حالا یه پیشنهاد برای دوستانی که اصرار دارند احیا رو در مسجد مقدس جمکران داشته باشند اینه که اگر جا شد حتما برن داخل مسجد و در حیاط مسجد نمونن.
ولی خداییش دم خدّام مسجد گرم. خیلی زحمت میکشن. خوش به حالشون که اینقد دل پاکی دارن.
راستی عکسی که گذاشتم رو خودم گرفتم. خوشحال میشم نظرتون رو راجع به مطلب بدونم. اگر موافق بودید لایک کنید و اگر مخالف بودید دیس لایک. منتظر نظراتتون هستم.
التماس دعا
با سلام و عرض ادب خدمت تمامی مخاطبان عزیز سرباز صفر
محمد مهدی باقری هستم. طلبه سطح مقدماتی مدرسه علمیه علوی حوزه علمیه قم و نویسنده مطلب فوق. امیدوارم از این مطلب خوشتون اومده باشه. لطفا ما رو برای بهتر شدن وبلاگ با نظرات خودتون راهنمایی کنید و اگر با موضع من در این مطلب موافق بودید مطلب رو لایک کنید.
التماس دعا
ولی حالو هوای خود مسجدجمکران اینقدررررررر عالیه که ب اذیت شدناش میرزه.
و اینکه بودن مداح برای روضه و دعاها یه حسنه،نه ی نقطه ضعف.مردم میرن برای خوندن همین دعاها وگوش دادن ب روضه.
التماس دعا